نویسنده: آیت الله محمد خادمی شیرازی




 

شیعه حقیقی در منظر امام مهدی علیه السلام

توقیع مبارک حضرت صاحب الامر (ارواحنا له الفداء) در نکوهش جمعی از شیعیان

تشاجر ابن ابی غانم القزوینی و جماعت من الشیعة فی الخلف فذکر ابن ابی غانم ان ابا محمد علیه السلام مضی و لا خلف له. ثم انهم کتبوا فی ذلک کتاباً و انفذوه الی الناحیة و اعلموه بما تشاجروا فیه، فورد جواب کتابهم بخطه علیه و علی آبائه السلام.
میان جماعتی از شیعیان و پسر ابی غانم قزوینی در مورد جانشینی حضرت امام حسن عسکری(ع) اختلاف افتاد. پسر ابی غانم گفت: امام حسن عسکری(ع) در حالی که فرزندی پس از خودشان نداشتند [بدون یادگار و جانشین] درگذشتند. سپس [توسط یکی از نوّاب خاصّ]‌ عریضه ای به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر ارواحنا له الفداء تقدیم نمودند. در پاسخ حضرت بقیة الله(ع) چنین فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم عافانا الله و ایاکم من الضلالة و الفتن و وهب لنا و لکم روح الیقین و اجارنا و ایاکم من سوء المنقلب. انه انهی الی ارتیاب جماعة منکم فی الدین و ما دخلهم من الشک و الحیرة فی ولاة امورهم،‌ فغمنا ذلک لکم لا لنا و ساءنا فیکم لا فینا. لأن الله معنا و لا فاقة بنا الی غیره و الحق معنا فلن یوحشنا من قعد عنا و نحن صنائع ربنا و الخلق بعد صنائعنا.
به نام خداوند بخشاینده مهربان. خداوند همه ما و شما را از گمراهی و فتنه ها با عافیت نجات دهد و به ما و شما روح یقین [به خداوند و رسول و قرآنش] عنایت فرموده، از بداندیشی در انتخاب راه زندگی و تحول به سوی بدیها در پناه خودش حفظ فرماید. به من خبر رسید که گروهی از شما درباره ولی امر و امام زمان خویش دچار شکّ و حیرت شده اید. از این جهت غمگین شدم ولی نه برای خودم بلکه برای شما، ‌و ناراحت شدم البته برای خود شما نه برای ما.
زیرا خداوند متعال با ماست و ما به جز ذات مقدس وی به چیزی نیاز نداریم و حق همه جا با ماست. بنابراین، اگر گروهی [یا همه مردم دنیا] با ما قطع رابطه کنند، هرگز در ما وحشتی ایجاد نمی کند. برای چه و به چه جهت دچار وحشت شویم در حالی که خداوند متعال، ما خاندان رسالت و امامت را به ید قدرت خویش خلق و در مکتب مخصوص خود تربیت فرموده است و همه موجوات به طفیل وجود ما و یا بر حسب خواست ما آفریده شده اند؟
یا هؤلاء، مالکم فی الریب تترددون و فی الحیرة تنعکسون. أو ما سمعتم الله عزوجل یقول «یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الأمر منکم.»(1)
او ما علمتم ما جائت به الآثار مما یکون و یحدث فی ائمتکم عن الماضین و الباقین منهم علیهم السلام.
او ما رأیتم کیف جعل الله لکم معاقل تأوون الیها و اعلاماً تهتدون بها من لدن آدم علیه السلام الی ان ظهر الماضی(ع)؛ کلما غاب علم بداعلم و اذا افل نجم طلع نجم فلما قبضه الله الیه ظننتم ان الله تعالی ابطل دینه و قطع السبب بینه و بین خلقه، کلا، ‌ما کان ذلک و لا یکون حتی تقوم الساعة و یظهر امرالله سبحانه و هم کارهون.
ای گروه شیعه! چه موجب شده است که در وجود ما شکّ و تردید کنید و در حیرت باشید؟ آیا فرمایش خداوند متعال را در قرآن کریم نشنیده اید که فرموده است: «ای کسانی که ایمان آورده اید! فرمان خداوند و رسول گرامی او و صاحبان امر [ولایت] را اطاعت کنید»؟
آیا از آثار وجودی و اخبار آنچه که برای ائمه معصومین شما (ع) از گذشتگان و آنان که باقی هستند پیش آمده است و روایات ایشان بی اطلاع اید و نمی دانید؟
(شیعه باید از آنچه برای ائمه سلام الله علیهم اجمعین پیش آمده است، اگرچه به طور اختصار و اجمال، آگاهی داشته باشد و از این رهگذر ائمه معصومین(ع) را بشناسد.)
آیا ندیدید خداوند متعال چگونه از بدو خلقت آدم(ع) پناهگاه و معقل و پرچمهای هدایتی برای شما قرار داد؟ (کنایه از سلسله جلیله انبیاء و اولیاء(ع) است.) هرگاه یکی از پرچمهای هدایت به زمین می افتاد پرچمی دیگر به اهتزاز در می آمد و هر زمان که یکی از ستارگان درخشان آسمان توحید و نبوت و امامت غروب می کرد ستاره فروزان دیگری به جای او طلوع می نمود. پس آنگاه که پدرم از دنیا رفت گمان کردید که خداوند بزرگ دین خود را باطل و بی سرپرست گذاشته و رشته ارتباط بین خود و مخلوقاتش را قطع کرده است. نه چنین است. نه در گذشته این طور شده و نه در آینده این طور خواهد شد، بلکه ارتباط میان خداوند و مخلوقاتش تا روز قیامت همواره برقرار خواهد بود، اگرچه دشمنان خداوند از این امر کراهت داشته و ناراحت باشند.
و ان الماضی علیه السلام مضی سعیداً فقیداً علی منهاج آبائه علیهم السلام حذو النعل بالنعل، و فینا وصیته و علمه، و من هو خلفه و من هو یسد مسده، لا ینازعنا موضعه الا ظالم آثم، و لا یدعیه دوننا الا جاحد کافر، و لو لا ان امر الله تعالی لا یغلب و سره لا یظهر و لا یعلن لظهر لکم من حقنا ما تبین منه عقولکم و یزیل شکوککم، لکنه ما شاء الله کان و لکل اجل کتاب فاتقوا الله و سلموا لنا و ردوا الامر الینا فعلینا الاصدار کما کان منا الایراد.
و لا تحاولوا کشف ما غطی عنکم، و لا تمیلوا عن الیمین و تعدلوا الی الشمال و اجعلوا قصدکم الینا بالمودة علی السنة الواضحة فقد نصحت لکم و الله شاهد علی و علیکم و لولا ما عندنا من محبة صلاحکم و رحمتکم و الاشفاق علیکم، لکنا عن مخاطبتکم فی شغل فیما قد امتحن به من منازعة الظالم العتل الطال المتتابع فی غیه. المضاد لربه، الداعی ما لیس له، الجاحد حق من افترض الله طاعته، الظالم الغاصب و فی ابنة رسول الله(ص) لی اسوة حسنة. و سیردی الجاهل رداءة‌ عمله و سیعلم الکافر لمن عقبی الدار. عصمنا الله و ایاکم من المهالک و الاسواء و الآفات و العاهات. کلها برحمته فانه ولی ذلک و القادر علی ما یشاء علی ما یشاء و کان لنا و لکم ولیاً و حافظاً و السلام علی جمیع الاوصیاء و الاولیاء و المؤمنین و رحمة الله و برکاته و صلی الله علی محمد و آله و سلم تسلیماً.(2)
پدرم حضرت امام حسن عسکری(ع) سعادتمندانه و در حالی که روش آباء و اجداد گرامی اش را دقیقاً در زندگی خویش و همه مردم پیاده فرمود، از این جهان درگذشت. وصایا و علم آن حضرت در نزد ماست که جانشین و ادامه دهنده راه او هستیم. هر کس که در امر امامت با ما منازعه کند، ستمگر و گناهکار است و هر که این مقام را ادعا کند کافر است. و اگر نه این بود که امر خداوند بر همه غالب است و سرّ بزرگ الهی نباید فاش گردد، مسلّما ما حقّ خود را بر شما چنان ظاهر می کردیم که عقل شما آن را درک کرده،‌ شکّ و تردیدتان از بین برود. و البته هر چه که خداوند اراده فرموده، همان خواهد شد. برای هر مدتی، کتاب مخصوصی است [که در عالم غیب نوشته شده است.] (شاید اشاره به مدت غیبت و زمان ظهور باشد که خداوند به آن آگاه است و البته خود آقا، حضرت بقیة الله، روحی له الفداء، هم می دانند که چه زمانی ظهور خواهند کرد و باید بدانند.)
از خدا بترسید و تقوی پیشه کنید و امر [امامت] را به ما واگذارید که صدور آن بر ماست همان گونه که همه لطفهای آن از جانب ماست (تمام خیرات از جانب ماست).
در برداشتن پرده از اسراری که بر شما پوشیده است، نکوشید و از راه راست منحرف نشوید و به سمت راست و چپ متمایل نگردید. هدف و مقصود خود را بر اساس دوستی و محبت با ما قرار دهید (یعنی هدف شما، ما باشیم) و راه روشن را دنبال کنید. آنچه لازمه محبت و نصیحت بود به شما گفتم و خداوند بر من گواه است. و اگر نسبت به شما محبت نداشتیم و به خاطر ترحم و شفقت نبود، حتماً سخن گفتن با شما را ترک می کردیم. و البته که تعدّی ستمگران پرخور به حقوق ما، برای امتحان،‌ است.
آن ستمگری که در مقابل خداوند بزرگ سرکشی کرد و مدعی مقامی شد که برای او نبود [و ادعای امامت کرد] (شاید اشاره به ادّعای جعفر باشد) و در مقابل کسی که اطاعت از او واجب بود، ایستاد. و در جریان غصب حقّ مسلّم دختر رسول خدا(ص) (غصب فدک) برای من یک نوع تأسّی و پیروی وجود دارد و آن نادان به زودی نتیجه عمل پست خود را خواهد دید و کفار نیز جایگاه خود را در جهنم خواهند دید. خداوند ما و شما را از جمیع بلیات و آفات و بدیها محفوظ دارد، و او بر همه چیز تواناست و او نگهبان و حافظ ما است. و بر همه اوصیا و اولیا و بندگان صالح خداوند به ویژه بر محمد و خاندان پاک او سلام و درود باد.

توقیع حضرت بقیة الله (روحی له الفداء) برای جمعی از شیعیان

توسط جناب محمد بن عثمان نایب خاصّ حضرت مهدی(ع)
ان الله تعالی هو الذی خلق الاجسام و قسم الارزاق لانه لیس بجسم و لا حال فی جسم لیس کمثله شیء و هو السمیع العلیم و اما الائمة‌ علیهم السلام فانهم یسألون الله تعالی فیخلق و یسألونه فیرزق ایجاباً لمسئلتهم و اعظاماً لحقهم.(3)
میان جمعی از شیعیان در مورد نقش ائمه: درباره خلقت موجودات اختلافی پدید آمد که خلاصه ماجرا بدین شرح است: برخی از آنان می گفتند: ائمه خلق می کنند و روزی می دهند. عده دیگری معتقد بودند که غیر از ذات باری تعالی، محال است کس دیگری بتواند موجودی را خلق کند. گروه دیگری را عقیده این بود که خداوند متعال به ائمه قدرت می دهد تا خلق کنند و روزی بدهند. دامنه اختلاف بالا گرفت و بالأخره پیشنهاد شد به جناب محمد عثمان نایب خاصّ حضرت بقیة الله،‌ عجل الله تعالی فرجه الشریف، مراجعه کنند و توسط ایشان عریضه ای
به پیشگاه مقدس امام زمان روحی له الفداء تقدیم دارند. پاسخ رسید که:
«خداوند متعال آفریننده تمامی مخلوقات و روزی دهنده همه آنهاست. او جسم نیست و مثل و مانند ندارد و شنوا و داناست. اما ائمه معصومین، سلام الله علیهم اجمعین، سؤال و درخواست می کنند و خداوند موجودات را خلق می کند و از ذات مقدس او تقاضا می کنند و او به خاطر احترام و مقامات عالیه آنان، اجابت فرموده، روزی می دهد.»
-آری، این است نقش ائمه هدی،‌ سلام الله علیهم اجمعین، در عالم خلقت.

پی نوشت ها :

1-سوره نساء (14)، آیه 59.
2-شیخ طوسی، الغیبة، ص 172.
3-شیخ طوسی،‌ الغیبة، ص 178.

منبع: خادمی شیرازی، محمّد، (1387)، تحفه امام مهدی، تهران، نشر موعود عصر(عج)، چاپ سوم.